با دستانی که به ظرافت ِ دستان تو نیستند
با صورتی تیغ تیغی ، که به نرمی ِ گونه های ِ تو نمی رسند
با قلبی پُر از عشق
شاید اشکهایم ساده نریزند
شاید صدایم با یک طعنه ، راحت نلرزد
امــــا
با همان دستان ِ زبرم ، نوازشت می کنم
با همان صورت ِ زبرم میبویمت
و با قلب ِ عاشقم و با اشکهایی که پنهانی می ریزند
با صدایی"لرزان" می گویم
دوستت دارم